هزار افسان
هزار و یک شب – سنت داستان سرایی و قصه پردازی در تمامی جوامع بشری به گذشته های بسیار دور، زمانی که انسان ها آغاز به سخن گفتن کردند، باز می گردد. ترس، امید، آرزو، ایمان و اعتقاد، اساس داستان ها و افسانه ها و اسطوره هایی شدند که اندیشه ها و باور های بنیادین بشر را پی ریزی کردند و سینه به سینه، دهان به دهان و گوش به گوش از نسلی به نسلی منتقل شدند. در این رهگذر بود که انسان سفر آغاز کرد، از بلندی به پستی، از جنگل به کویر، از خشکی به دریا و… و بعد از این سفر ها بود که انسان ها هر کجا به یکدیگر رسیدند، هر آنچه از شنیده های کهن در حافظه داشتند برای یکدیگر بازگو کردند. گذر تنها از یک نسل به نسل دیگر نبود، از قومی به قومی دیگر و پس از آن به اقوام و ملت های دیگر بود. این شد که قهرمان رویین تن یا اهریمن پلیدی و تاریکی در ایران و چین و میان رودان و یونان و بسیار دورتر در میان سلتی ها و ژرمن ها با اوصافی همانند، اما متفاوت در نام و اصالت متولد شدند. از این روست که نمی توان هیچ ملت و قومی را سازندگان اولین داستان ها و قصه ها دانست، داستان ها موطنی به بزرگی تمام دنیا دارند.
داستان ها و افسانه های فلکور درتمامی فرهنگ ها بر پایه ادبیات شفاهی استوار بوده است. درایران این نوع ادبیات تا حدود دوره ساسانیان به کتاب در نیامده بود. برخی از نویسندگان یونانی از جمله<<استرابون>> در آثار خود به این مساله اشاره کرده اند که در دوران مادها، شعرا و نوازندگان بودند که داستان ها و افسانه های مربوط به پهلوانان ار در قالب شعر و آواز می خواندند یا در دوران هخامنشیان، داستان سرایانی وجود داشته اند که داستان های پهلوانی و حماسی را شفاهی نقل می کردند. در دوره اشکانیان این وظیفه برعهده گروهی به نام <<گوسان>> گذاشته شد که داستان ها و حکایات را معمولا به همراه موسیقی و شعر می خواندند، سنتی که در دوره ساسانیان به <<خنیاگران>>واگذار شد.
در دوره حکومت انوشیروان(خسرو اول) همزمان با گشایش گندی شاپور، جمع آوری نوشته های یونانی و سانسکریت و سریانی و ترجمه آنها به زبان پهلوی و کتاب آثار ادبی و مذهبی شفاهی آغاز شد، اما در پایان حکومت ساسانیان به دلیل تغییر ناگهانی حط و زبان واز رونق افتادن موسیقی، بسیاری داستان ها و افسانه های قدیمی که به صورت شفاهی در یادها باقی مانده بوده و همچنین آن بخشی که به زبان پهلوی تحریر شده بود، یا به کلی از میان رفت یا دستخوش آسیب و پراکندگی بسیار شد خطر نابودی کامل آثار ادبی و فرهنگی ایران باستان، نویسندگان و دانشمندان ایرانی مسلمان را برآن داشت تا نهضتی موسوم به << نهضت ترجمه >> را از قرن دوم هجری در ایران پایه گذاری کنند. نویسندگان و مترجمانی مانند << عبدالله بن مقفع >> طی چند قرن توانستند بخشی از مهم ترین آثار باقی مانده به زبان پهلوی و سریانی را به عربی ترجمه و آنان را از خطر نابودی نجات دهند.
نوشته ها و کتب ادبی منسوب به دوره اشکانی و همچنین داستان ها و افسانه های باقی مانده از ساسانیان از جمله اولین متونی بودند که در کنار آثار مذهبی به عربی ترجمه شدند.پیش از این درباره ادبیات باستانی ایران و کتب پهلوی و نوشته ها و آثار باقی مانده از دوره اشکانی و ساسانی و فهرست مهمترین کتب این دوره در همین نشریه یاد کرده ایم. با این حال باید گفت یکی از مهم ترین کتب داستانی ترجمه شده از زبان پهلوی به عربی، کتابی بود تحت نام <<هزار افسان>>
هزار و یک شب به روایت کتاب های دیگر
ابن ندیم در کتاب الفهرست خود درباره این کتاب می نویسد: << اولین کتابی که در مورد (داستان) تالیف شد، کتاب هزار افسان به معنی (الف خرافه) است و سبب تالیفش این بوده که یکی از پادشاهان ایشان (ایرانیان) هر گاه زنی می گرفته، یک شب با او به سر برده و فردای آن روز او را می کشت.
تا آنکه دختری از شاهزادگان به نام شهرزاد که خردمند و باهوش بود، با او ازدواج کرد و آن دختر زبان به داستان سرایی گشود و سخن را به پایان شب کشانید. به این منظور که پادشاه او را برای دومین شب نگه دارد و باقی داستان را از او بشنود. هزار شب به این گونه سپری شد. سر انجام فرزندی از او متولد شد و فرزند را به شاه نشان داده و او را از حیله خود آگاه کرد. شاه خردمندی او را پسندید و از کشتن او درگذشت.
پادشاه را زن کارگزاری بود به نام دنیازاد که در کارها با دختر هم رای بود. کتاب هزار افسان یا هزار خرافه مشتمل بر هزار شب و کمتر از دویست حکایت است، زیرا چه بسا یک حکایت در چندین شب گفته می شد.>> مسعودی نیز در کتاب مروج الذهب می گوید که این کتاب را مردم به نام (الف لیله و لیله) (هزار و یک شب) می نامند و ان داستان پادشاه و وزیر و دختر او و کنیز آن دختر به نام های شیرازاد است.
کتاب هزار افسان که مجموعه ای از حکایات، قصه ها، افسانه ها و مثل هایی با ریشه های هندی و سانسکریت و آریایی بود، پس از ترجمه به زبان عربی بسیار مورد توجه اعراب قرار گرفت و با آنکه هسته اولیه آن حفظ شد، اما به مرور ایام برخی از داستان ها و قصه های اصیل آن از میان رفته و داستان ها و افسانه هایی منطبق با فرهنگ عربی و درباره خلفا و خصوصاً دربار هارون الرشید که خود تقلیدی از دربار شاهان ساسانی بود و همچنین داستان ها و افسانه هایی رایج در بغداد و مصر، جایگزین داستان های اصلی شد. آنکه در نهایت آنچه امروزه به نام داستان های هزار و یک شب می شناسیم، به وجود آمده که بی تردید با اصل پهلوی کتاب تفاوت بسیار دارد.
تعداد راویان و مترجمان، حذف بسیاری از داستان ها و افزودن داستان هایی مطابق با قوانین و قواعد اسلامی و حتی دست کاری های مترجمان اروپایی در طول تاریخ باعث شد تا شناسایی نویسنده یا نویسندگان هزار افسانه و به تبع آن هزار و یک شب و همچنین تعیین تاریخ تالیف آن کاری بسیار سخت و غیرممکن شود.
داستان های هزار و یک شب چطور روایت می شوند؟
از خصیصه های مهم داستان های شهرزاد، سبک تو در توی قصه هاست. داستانی در دل داستان دیگر و باز داستانی دیگر. هزار خوانی درهم پیچیده، شهر عشقی آکنده از هفت ها. و آنچه در نهایت انتظار رهرو را می کشد، وارستگی و آزادی و رهایی است از منیِّت ها و خود کامگی ها و خود خواهی ها و انتقام جویی ها و وانهادن خصلت های ناستوده آدمی. همین سبک پیچیده و تودرتوی است که ریشه های هندی و سانسکریت آن را هویدا می کند. سبکی که در ادبیات هند سابقه بسیار دارد.
در هزار و یک شب، شهرزاد دختری ظریف و بی دفاع است که به نبرد علیه زشتی و پلیدی بر می خیزد. قدرت او عقل است و حکمت و صد البته قدرت بیان. او نماد قدرت کلمه و سخن است و جنگ او با ستم و ظلم همراه با خونریزی و قتل و کشتار نیست…
به رغم تمامی قصه ها، در هزارو یک شب ماجرا با نابودی و مرگ شخصیت ستمگر و ظالم به پایان نمی رسد بلکه آنچه نابود می شود، روح اهریمنی و پلیدی درون است. داستان های شهرزاد، روح تسخیر شده و تاریک شهریار را با نور وجدان و بارقه الهی به نبرد وامی دارد. همان تیری که در تاریکی رها می شود. همان نوری که اهورا مزدا به سوی اهریمن می فرستد. جادو و افسونی که جای جای داستان ها به آن اشاره می شود، همان کلام شهرزاد است و پایان داستان، آغاز داستانی دیگر است. این بار داستان زایش دوباره. داستان تولد انسانیت.
شخصیت های هزارو یک شب
قصه گوی پادشاه
شهرزاد، او روایت کننده قصه های کتاب برای شهریار پادشاه ایران است شهرزاد دختر وزیر پادشاه است و داوطلبانه برای نجات جان دخترای پای در میدان می گذارد. برخی شهرزاد را همان همای چهرآزاد دختر بهمن پسر اسفندیار می دانند که بنا بر شاهنامه سی سال درایران سلطنت کرد.
او خواهری دارد به نام دنیازاد که برخی او را کنیز شهرزاد و برخی نیز کارگزار شهریار می دانند. هر که هست با شهرزاد هم رای می شود، پدر شهرزاد پس از آنکه از تصمیم دختر خودآگاه می شود، حکایتی برای او تعریف می کند. پس شهرزاد تدبیری می اندیشد، او تصمیم می گیرد تا هرشب شاه را با قصه ای دلکش مشغول کند و در آخر شب، پایان قصه را به شب دیگر وعده دهد. چنانکه شبی که می رفت آخرین شب زندگی او باشد، به هزار و یک شب رسید و در نهایت با تولد فرزند شهرزاد و آگاه شدن شاه از تدبیر او، نه تنها شهرزاد و سایر دختران از مرگ و نابودی نجات یافتند، بلکه مهم تر از همه، خود شهریار است که از بند اهریمن ظلم و ستم نجات می یابد.
در متن داستان درباره شهریار آمده:<<چنین گویند که ملکی از ملوک آل ساسان، سلطان هند و چین بود و دو پسر دلیر و دانشمند داشت. یکی شهریار و دیگر را شاه زمان گفتندی.>> شهریار همان سلطانی است که به خاطر خیانت همسرش، دل به دیوانگی می سپارد و راه ظلم وستم در پیش می گیرد.
در کتاب، او را از نسل پادشاهان ساسانی نامیده اند. در این دوره دوتن را به این نام می شناسیم. اول: پسر کوچک هرمز چهارم که بهرام چوبینه تصمیم داشت او را به جای پدرش بر تخت سلطنت بنشاند، اما موفق نشد و خسرو پرویز پسر دیگر هرمز چهارم به سلطنت رسید دوم: شهریار خره زاد خسرو، پسر خسروپرویز و همسر معروفش شیرین و پدر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی است.
آیا شهریار یاد شده درکتاب، عاریت گرفته شده از شخصیت تاریخی و واقعی یکی از این دوتن است یا برآمده از خیال پردازی های داستان گوی اصلی، در این مورد مدرکی در دست نیست.
افسانه ساسانی
سند باد بحری و سندباد باربر یکی از پیچیده ترین شخصیت ها و داستان های هزار و یک شب است.
این داستان ظاهرا داستانی مستقل مربوط به دوره ساسانی است که بعد ها به داستان های هزار و یک شب افزوده شده است. برخی از محققان این داستان را برگرفته از ماجراجویی های دریانوردان ایرانی و عرب در خلیج فارس و دریای عمان می دانند که از روزگار هخامنشیان سینه به سینه نقل شده بود. داستان سندباد پر از افسانه های پریان، جادوگران، غول ها و حیوانات عجیب است که سندباد می بایست با درایت و کاردانی از آنان بگریزد. او همانند اودیسه، هربار که می اندیشد، سفر به پایان رسیده، تندبادی ناگهانی او را از ساحل آرامش دور می کند.
مبارزه او نه با امواج و غول ها که در واقع با درون خود است. نقطه مقابل او مردی است هم نام او، سندباد باربر که آرزوی آن دارد تا یک روز همچون این دریانورد خسته و ثروتمند زندگی کند. اینان دو روی یک سکه اند. استاد جلال ستاری داستان سندباد بحری و باربر را شرح نهاد و خود یا وصف نفس غریزی و سرکش و حادثه جو و ذات منطقی خودآگاه ما می داند. به این معنی که سندباد بری یا باربر نماد خوداست و سندباد بحری و دریانورد نماد نهاد، آنان نماد دو وجه درونی ما هستند.
دوخصیصه کاملا متضاد که در وجود تمامی انسان ها یافت می شود. اسنان خسته از مشقات زندگی، خود را به دست خیال و رویا می دهد و هفت خوانی پر خطر را پشت سر میگذارد تا دمی بیاساید و از نو به تکالیف روزانه خود باز گردد.
از سویی دیگر می توان تفسیری دیگر بر این داستان نوشت و گفت که سندباد بحری در ضمن تعریف داستان، هم نام خودرا متوجه این نکته می کند که برای رسیدن به مطلوب باید از موانع گذشت و سختی های بی شماری را پشت سر گذاشت. آن گونه که سعدی می گوید: بی رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
همراه غول چراغ جادو
علاءالدین و چراغ جادو و یا علاءالدین ابوالشامات، از معروفترین و جالب ترین داستان های هزار و یک شب است. این داستان نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان از معروفیت و اهمیت بسیاری برخوردار است.
با این همه باید خاطر نشان کرد که داستانی تحت نام علاءالدین و چراغ جادو در نسخههای اولیه عربی کتاب وجود ندارد همچنین در ترجمه تسوجی از عربی به فارسی نیز اثری از این داستان دیده نمی شود آنچه در متن عربی و همچنین در ترجمه تسوجی وجود دارد، داستانی است تحت عنوان علاءالدین ابوالشامات که داستان پسر بازرگانی است که در طی حوادثی بسیار شیرین در نهایت با دختر خلیفه ازدواج میکند و به حکومت می رسد. جالب اینجاست که بیشتر ماجراهایی که در داستان علی بابا و همچنین علاالدین و چراغ جادو در ترجمه گالان و در فیلم ها و کارتون ها وجود دارد مانند انگشتر جادو و قالیچه پرنده همگی در داستان علاءالدین ابوالشامات وجود دارد.
ظاهراً گالان بر اساس این داستان ها و قصه هایی با ریشه های مصری و عربی که شخصی به نام حنا برای او تعریف می کند، دو شخصیت علاءالدین و چراغ جادو و علی بابا را به وجود میآورد و سپس آنها را در میان داستان های اصیل هزار و یک شب قرار میدهد.
داستان علاءالدین بر پایه شخصیت جوانی بیکار و تنبل از اهالی چین شکل میگیرد که به صورتی باورنکردنی بر چراغی دست مییابد که غولی با قدرت جادویی بسیار در آن زندگی میکند علاءالدین به کمک این غول جادوگرانی را که برای به دست آوردن چراغ حاضر به انجام هر کاری هستند از سر راه برداشته و زندگی مرفهی برای خود مهیا میکند داستان علاءالدین برخلاف برخی دیگر از قصه های معروف کتاب که دارای بن مایه ای ایرانی یا هندی هستند کاملا عربی و مصری است.
دشمن دزدان نابکار
داستان علی بابا و چهل دزد بغداد هم مانند داستان علاءالدین و چراغ جادو در نسخه های قدیمی و ترجمه های عربی مجموعه هزار و یک شب و همچنین در ترجمه تسوجی وجود ندارد. همانطور که گفتیم این داستان هم مانند علاءالدین و چراغ جادو باید از در هم آمیختن قصه ها و افسانه های هزار و یک شب با برخی داستانهای شفاهی که در میان اعراب و خصوصاً در مصر رواج داشته است، پرداخته شده باشد.
شایان ذکر است که شخصیت علی بابا و ماجرای چهل دزد که همانند علاءالدین تبدیل به یکی از محبوب ترین شخصیت های قصه کودکان دنیا شده و داستان ها و فیلم ها و انیمیشن های بسیاری نیز بر اساس شخصیت او به تصویر کشیده شده است، تفاوتهای بسیاری با اصل قصه، یعنی همان داستانی که ظاهراً بعد از ترجمه فرانسوی گالان وارد اروپا شده است، دارد.
در این قصه علی بابا و برادرش راه ورود به غار دزدان را کشف میکنند، اما برادر طمع کار او تنها وارد غار میشود و به دست دزدان به قتل رسیده و تکه تکه می شود. علی بابا و کنیز برادرش بدن قاسم را با کمک خیاطی به نام بابا مصطفی می دوزند و به شکلی عادی دفن میکنند تا کسی از راز آنها آگاه نشود. دزدان با شناسایی علی بابا تصمیم می گیرد تا او را به قتل برساند، در اینجا شخصیت کنیز بسیار برجسته میشود و در واقع است که با درایت و عقل نقشه ها دزدان را برملا کرده و در آخر رئیس دزدان را به قتل میرساند.
باید به خاطر داشت که داستان های هزار و یک شب همانند یک نمایشنامه است که هر لحظه یک شخصیت جدید وارد صحنه می شود. تعداد این شخصیت ها که البته هر کدام به نوع خود شخصیت اصلی میباشند، آنقدر متنوع و زیاد است که نمی توان تمامی آنها را در اینجا مورد بررسی قرار داده و معرفی کرد برای آشنایی با کتاب و شخصیتهای آن و درک تعالیم نهفته در داستانها باید کتاب را با دقت مطالعه کرد.
با آنکه این کتاب نسبت به اصل پهلوی خود، حواشی بسیار یافته، اما هنوز هم می توان ریشه ها و بن مایههای فرهنگ ایرانیان و هندی های باستان را که پیش از جدا شدن شاخههای نژاد آریایی از یک یکدیگر دارای فرهنگ و باورهای مشابه بودند، در آن یافت.
به هر حال این کتاب نیز ورقی است از دفتر تمدن و فرهنگ آریایی و ایرانی.
وب سایت ارزان !
تعدادی از محصولات
-
تابلو دیواری چوبی و کاشی طرح شاه و پری -کد103 65,000 تومان
-
تابلو دیواری چوبی و کاشی طرح خورشید خانم و مادر -کد104 65,000 تومان
-
تابلو دیواری چوبی و کاشی طرح شمسه - کد 100 85,000 تومان
-
تابلو دیواری چوبی و کاشی لعاب دار-کد 101 95,000 تومان